آموخته ام که وقتی عاشقم ، عشق
در ظاهرم نیز نمایان می شود.
آموخته ام که عشق مرکب
حرکت است نه مقصد حرکت
آموخته ام که هیچ کس در نظر ما کامل
نیست تا زمانی که عاشقش شویم .
آموخته ام که این عشق است که
زخم ها را شفا میدهد ، نه زمان
آموخته ام که مهم بودن خوبست
ولی خوب بودن مهمتر است .
آموخته ام که هرگز نباید به هدیه ای که
از طرف کودکی داده میشود « نه » گفت .
آموخته ام که همیشه برای کسی که
به هیچ عنوان قادر به کمکش نیستم ، دعا کنم .
آموخته ام که زندگی جدیست ولی ما نیاز به
«دوستی» داریم که لحظه ای با او از جدی بودن دور باشیم
آموخته ام که تنها چیزی که یک شخص میخواهد فقط
دستی است برای گرفتن دست او و قلبی برای فهمیدنش.
آموخته ام که زیر پوست سخت همه افراد کسی
وجود دارد که خوشحال شود و دوست داشته باشد.
آموخته ام که خدا همه چیز را در یک روز نیافرید ،
پس من چگونه میتوانم همه چیز را در یک روز بدست آورم
آموخته ام که چشم پوشی از
حقایق آنها را تغییر نمی دهد.
آموخته ام که وقتی با کسی روبرو میشویم ،
انتظار لبخندی از سوی ما دارد.
آموخته ام که لبخند ارزانترین راهی است
که میتوان با آن نگاه را وسعت بخشید .
آموخته ام که باد با چراغ خاموش کاری ندارد.
آموخته ام که به چیزی که دل ندارد نباید دل بست .
آموخته ام که خوشبختی جستن آن است نه پیدا کردن آن .
و آموخته ام که قطره دریاست ، اگر با دریاست .
و آموخته ام که عشق ، مهربانی ، گذشت ،
صداقت و بلند نظری خصلت انسانهای انسان است
نوشته شده توسط مجید کمالو در دوشنبه 90/4/6 و ساعت 8:51 صبح |
نظرات دیگران()